بی خبر از شوهرم به خانه مرد بقال رفتم / او مرا به خلوتگاه خودش برد و ...

بی خبر از شوهرم به خانه مرد بقال رفتم / او مرا به خلوتگاه خودش برد و ...

بی توجهی های همسر زمینه را برای شروع رابطه زنش با دیگری فراهم کرد و این رابطه با اتفاقی بزرگ همراه بود.

به گزارش 9 صبح ؛ فریبا زنی 41 ساله است که با صورتی برافروخته وارد کلانتری شد و مشکلش را اینگونه بیان کرد : در خانه پدرم هیچ وقت پدرم رفتار خوبی بامن نداشت. ۱۷ساله بودم که مرا بدون اینکه نظر من اهمیتی  داشته باشد مرا به زور به عقد ایرج درآوردند او ۱۵سال ازمن بزرگ تر بود هیج علاقه ای به او نداشتم بیشتر روزهای زندگی با ایرج نه تنها به نیازهای من توجهی نداشت بلکه مدام مرا سرزنش میکرد وقتی بچه دار شدم هم هیچ تغییری نکرد ومن مجبور بودم به خاطر دو فرزندم زندگی را ادامه دهم ....

بیشتر خرید خانه برعهده خودم بود در رفت و آمدهایی که به بقالی محل داشتم با مسعود دوست شدم او شماره ام را داشت و گاهی به من زنگ میزد کم کم این زنگ زدن ها زیاد شد تا جایی که او مرا به خلوتگاه خودش برد و با خوراندن مشروب مرا مدهوش کرد ....

زمانی که من اختیاری از خود نداشتم با من رابطه برقرار کرد و بعد از اینکه از حالت مستی بیرون آمدم متوجه شدم از من فیلم گرفته دنیا روی سرم خراب شد بعد از آن مجبورم می کرد به جایی که او می گوید بروم دائما از من پول میگرفت و از اینکه همسرم بفهمد تا سرحد مرگ میترسیدم همسرم را میشناختم اگر متوجه شود هم من و هم بچه هایم را می کشت. به جایی رسیدم که به فکر خودکشی افتادم که همسایه ام مرا به مشاوره کلانتری معرفی کرد و باز هم به خاطر این کار دیگر نمی خواهم زنده بمانم ....

نگاه کارشناس

زینب حمزه لویی کارشناس ارشد روانشناسی

مراجع خانمی 41 ساله که در خانواده ای  پرجمعیت  به دنیا آمده  از لحاظ مالی در حد متوسط همسر بسیار بد اخلاق و رفتار درستی با همسر و بچه ها ندارد از لحاظ روحی بسیار پرخاشگر است به دلیل رفتارهای پرخاشگرانه مراجع به فردی به غلط پناه آورده که وی را مورد تعرض قرار داده در زمان کودکی پدر وی نیز مستبد بوده و برای فرار از مشکلات در سن پایین ازدواج کرده و با مردی که فاصله سنی وی از مراجع خیلی بیشتر بوده و درکی از هم نداشتند و بچه دار شدن در سن پایین باعث شده که نیازهای که به نظر خودش برایش خیلی مهم بوده بر آورده نشده و پناه به جنس مخالف خارج از چهارچوب خانواده برده که مشکلات بسیار جدی تری برایش به وجود آمده است.

نبود فضای حمایتی و عاطفی به خصوص جو گرم و صمیمی بین اعضای خانواده باعث وابستگی نا ایمن فرزند به جنس مخالف و ایجاد پیوند عاطفی نادرست می شود در پی این دوستی و با توجه به کمبود اعتماد به نفس و خلا هایی که در فرد وجود دارد باعث ادوستی با جنس مخالف شده نداشتن مهارت جرات ورزی و حل مسئله ناتوانی در برقراری رابطه مناسب با همسر ، نداشتن اعتماد به نفس و احساس خود کم بینی وجود تعارض در خانواده و بی مهری همسر نسبت به مراجع از مهم ترین دلایل ارتباط با جنس مخالف و گرفتار شدن در اینگونه مسایل می باشد و راحل نادرست اقدام به خودکشی  و عدم بیان مشکل به صورت قاطع و ناتوانی در حل مشکل  در مراجع شده است.

سوالی که در ذهن ایجاد می‌شود آیا هر زوجی که با بداخلاقی همسرش روبرو شد آیا حق خیانت دارد این سوالی است که برخی برای توجیه رفتار زشت خود این دلیل را ذکر می‌کنند که باید گفت قطعا قانونا وشرعا هیچ زوجی حق ندارد درصورت هر گونه مشکلی که زوج خود دارد دست به خیانت بزند بلکه بهتر است مشکل خود را با کسب راهنمایی از مراکز مورد اطمینان  حل کند رفتارهای پنهانی چون هیات هیچوقت نمی‌تواند نداشته هایمان را جبران کند چرا که بعد از مدتی فرد دچار مشکلات بعدی خواهد شد .

 

    نظر شما