جنایت هولناک در مجتمع مسکونی

 بیستم فروردین سال ۱۴۰۲ نزاعی مقابل یک مجتمع مسکونی آپارتمانی در کوی امیرالمومنین(ع) مشهد رخ داد که در این میان فردی به نام «محمد-م» براثر ضربه چاقو جان سپرد و چند نفر دیگر نیز مجروح شدند.

ساعتی بعد، با گزارش این ماجرای هولناک به قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد، بلافاصله قاضی محمود عارفی‌راد عازم محل درگیری شد و تحقیقات قضایی در حالی ادامه یافت که ۳ تن از عاملان اصلی این جنایت متواری شده بودند.

دستگیری عوامل نزاع و قتل

از سوی دیگر، با دستورهای محرمانه مقام قضایی، برخی از عوامل مرتبط با جنایت مذکور دستگیر شدند و تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه متهمان دیگر با انتشار تصاویر بدون پوشش آنها ادامه یافت و رصدهای اطلاعاتی وارد مرحله جدیدی شد.

این تحقیقات گسترده شبانه‌روزی بالاخره نتیجه داد و گروه ویژه کارآگاهان به سرپرستی سرگرد رجبی (افسر پرونده) موفق شدند هفتم اسفند سال گذشته یکی دیگر از متهمان فراری را با دستورهای تخصصی وحید خاکشور قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستگیر کنند.

اما این متهم که حسین نام دارد، در بازجویی‌ها ارتکاب جنایت را انکار کرد و مدعی بود امین (یکی دیگر از متهمان فراری) ضربه چاقو را به «محمد-م» وارد آورده است. در همین حال قاضی ویژه پرونده‌های جنایی که اظهارات متهم را مطابق با واقعیت نمی‌دانست و براساس شواهد و دلایل مستند یقین داشت متهم مذکور نقش اصلی را در وقوع جنایت دارد، با صدور قرار قانونی او را روانه زندان کرد تا بررسی‌های بیشتری در این باره صورت گیرد.

به خاطر مادرم اعتراف نکردم!

با گذشت حدود ۹ ماه از این ماجرا، متهم مذکور دوباره با راهنمایی‌های مقام قضایی به پلیس آگاهی هدایت شد و اما این بار هنگامی که در برابر مدارک انکارناپذیر قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز جنایت در مجتمع مسکونی را فاش کرد.

او گفت: به خاطر اینکه می ترسیدم با اعتراف من مادرم دچار ناراحتی روحی شود و از سوی دیگر هم پولی در بساط نداشتیم، نمی‌خواستم به قتل اعتراف کنم.

متهم درباره چگونگی وقوع قتل نیز اظهار کرد: وقتی درگیری در مقابل واحدهای آپارتمانی شروع شد، من دیدم که «محمد-م» (مقتول) با چماق ضربه‌ای محکم به سر پدرم کوبید و او را نقش بر زمین کرد. تصورم این بود که پدرم فوت کرده، به همین دلیل من هم به سوی آنها هجوم بردم که «محمد» ابتدا ضربه‌ای با همان چماق به من زد، ولی ضربه دوم او را با دست گرفتم و تیغه چاقو را به پهلویش فرود آوردم.

او ادامه داد: بعد هم به تهران گریختم و در آنجا در یک کارواش مشغول کار شدم که چاقو را نیز به یک جوان تبعه افغانستان دادم. وقتی دوباره به مشهد بازگشتم، کارآگاهان پلیس آگاهی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند.

ماجرا چه بود؟

ماجرای این پرونده جنایی بیستم فروردین سال ۱۴۰۲ هنگامی شروع شد که چند برادر و خواهر قرار بود در مراسم افطاری برادر بزرگ‌ترشان در یکی از روستاهای اطراف شرکت کنند، به همین خاطر یکی از مهمانان به مجتمع مسکونی کوی امیرالمومنین (ع) رفت تا به همراه برادرزاده‌هایش که از حدود ۲ ماه قبل در آن مجتمع ساکن شده بود، به مراسم افطاری بروند، اما وقتی به مقابل واحدهای آپارتمانی رسید دختری از ساختمان بیرون آمد و به او گفت با اهالی این خانه کار دارید که مرد جوان نیز با عصبانیت پاسخ داد مگر شما مفتش محل هستی؟

اینگونه بود که مشاجره لفظی بین آنها شروع شد و در این هنگام دختر جوان زنگ منزل خودشان را به صدا درآورد و برای برادرش از توهین‌های مرد غریبه گلایه کرد. این گلایه‌های توأم با گریه موجب شد وحید (برادر دختر) از خانه بیرون بیاید و درگیری آغاز شود. طولی نکشید که با تماس های تلفنی طرفین عده‌کشی شد و نزاع هولناک به گونه‌ای ادامه یافت که در نهایت عموی دختر مذکور به قتل رسید و چند نفر هم مصدوم شدند.

بررسی‌های بیشتر در این باره با نظارت سرهنگ محمد همتی جوانمرد رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی ادامه دارد.

منبع: خراسان