سرنوشت دختر نوجوان ۱۷ ساله‌ای در هاله‌ای از ابهام

سرنوشت دختر نوجوان ۱۷ ساله‌ای در هاله‌ای از ابهام

دختر نوجوان ۱۷ ساله‌ای است که چهار سال پیش و به طرز مرموزی ناپدید شد و تاکنون هیچ اثری از او پیدا نشده است.

 

به گزارش 9صبح؛ حمیده رزاق‌پور، دختر نوجوان ۱۷ ساله‌ای است که چهار سال پیش و به طرز مرموزی ناپدید شد و تاکنون هیچ اثری از او پیدا نشده است.

مادر حمیده  می‌گوید: «چهار سال پیش در بندرعباس زندگی می‌کردیم و شوهرم در اسکله کار می‌کرد. سال ۱۴۰۰ در اوج همه‌گیری کرونا تصمیم گرفتیم به روستای قاسم‌آباد جیرفت بیاییم چون در آنجا با همه فامیل هستیم و غریبه‌ای بین ما نبود. روز ۲۲ تیر، دخترم از خواب بیدار شد و به سرویس بهداشتی حیاط خانه رفت. حیاط خانه هیچ حصار و دیواری ندارد.

پنج، شش دقیقه بعد به حیاط رفتم اما دیدم در سرویس بهداشتی باز است و از دخترم خبری نیست. از مادرشوهرم سراغش را گرفتم اما حمیده را ندیده بود.

به خانه مادرم رفتم که آنجا هم نبود. هرجایی فکر می‌کردم حمیده رفته باشد، سر زدم اما هیچ‌کس او را ندیده بود. بعد از کلی جست‌وجو با پلیس تماس گرفتیم و درخواست کمک کردیم. آن زمان دوربین مداربسته نبود که بررسی شود و بعد از مفقودی دخترم آن را نصب کردند.

حدود دو سه ماهی این جست‌وجوها ادامه داشت. پلیس گفت شاید دخترم در چاه سقوط کرده باشد اما چاه از ما فاصله زیادی داشت. با این حال برادرشوهرم وارد چاه شد اما اثری از دخترم نبود. هیچ دشمنی نداشتیم و به کسی هم بدهکار نبودیم که بگوییم از روی دشمنی دست به این کار زده است.

ما تا یک سال در روستا بودیم، در این مدت شوهرم افسرده شد و دیگر سرکار نمی‌رفت. دخترم نعیمه و من هم همین‌طور، از نظر روحی حال خوبی نداشتیم. دخترم استرس داشت و به‌شدت می‌ترسید. نعیمه و حمیده خیلی به هم وابسته بودند و تمام کارها را با یکدیگر انجام می‌دادند. حتی ندیده بودم با کودک دیگری در روستا بازی کنند و سرشان به همدیگر گرم بود.»

فقدان حمیده تاثیر بدی روی روحیه خواهر دوقلویش گذاشته بود. او حاضر به ادامه تحصیل نبود و به مادرش می‌گفت دیگر علاقه‌ای به درس خواندن ندارد اما مادر که می‌دانست نباید دخترش را در چنین حالی رها کند، او را با خواهش و التماس وادار کرد تا درس بخواند: «به او گفتم مادرجان، درس بخوان تا اگر حمیده برگشت، هوایش را داشته باشی. نعیمه به‌شدت آسیب دیده بود و از شدت ترس از خانه بیرون نمی‌رفت و با هیچ‌کس هم دوست نمی‌شد. امسال با صحبت کردن و گرفتن مشاوره، نعیمه را به کلاس‌های آموزشی جهاد دانشگاهی فرستادم و در حال حاضر در داروخانه مشغول کار است. ما در این چهار سال از یافتن دخترم ناامید نشده‌ایم و هرلحظه منتظریم تا او از درخانه وارد شود. امیدواریم این اتفاق رخ دهد.»

منبع: جام جم 

وب گردی

    نظر شما