افشای راز شیطانی زن خیانتکار
زن جوان گفت: خیلی پشیمانم؛ اشتباه کردم! خودم نفهمیدم چگونه در دام وسوسههای شیطانی گرفتار شدم و این گونه در دوراهی وحشتناک آبروریزی و طلاق قرارگرفتم.
به گزارش 9صبح؛ زن ۴۶ ساله با بیان این ماجرای تاسف بار، راز شیطانی زندگیاش را فاش کرد و گفت: زمانی که بیست بهار از عمرم گذشته بود، با «شاهمراد» ازدواج کردم. من تا مقطع دیپلم درس خوانده بودم و شوهرم نیز که تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کرده بود، در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شد.
سالها روابط ما بسیار خوب بود و صاحب ۳ فرزند شدیم که اکنون دخترم دانشجوست. اما از چندسال قبل دچار اختلافات خانوادگی شدیم و روابط عاطفی ما رو به سردی گذاشت؛ به طوری که دیگر مدام باهم قهر بودیم و هیچ توجهی به یکدیگر نداشتیم. در همین شرایط بود که روزی برای خرید به یک فروشگاه رفتم و با مالک مغازه آشنا شدم.
«نوذر» با آن که ۴۰ سال داشت، هنوز مجرد بود. نفهمیدم چگونه دچار وسوسههای شیطانی شدم و با «نوذر» روابط غیراخلاقی برقرارکردم. او از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود و در یک واحد آپارتمانی شیک زندگی میکرد. من هم که تقریبا هیچ گونه محبت عاطفی از سوی همسرم نمیدیدم، به بهانههای مختلف از خانه خارج میشدم و به منزل «نوذر» میرفتم. گاهی نیز شبها را در کنار او میماندم و همسرم تصور میکرد من در خانه پدرم هستم یا به منزل دوست صمیمی ام رفته ام.
خلاصه بعد از۲سال زندگی خیانت آلود، تازه فهمیدم که «نوذر» با یک زن دیگر هم ارتباط عاشقانه دارد! به همین خاطر خیلی عصبانی شدم و با او به مشاجره پرداختم. «نوذر» هم مرا کتک زد و طلاهایم را گرفت. او تهدیدم کرد اگر بیشتر از این برایش مزاحمت ایجاد کنم، ماجرای روابط نامتعارف مرا برای خانواده ام بازگو میکند! با شنیدن این جمله، زبانم بسته شد و دیگر حرفی نزدم اما اکنون طلاهایم را از دست داده ام و نمیدانم چه پاسخی به همسرم بدهم. از سوی دیگر هم میترسم ماجرای این راز شیطانی، زندگی ام را متلاشی کند و شوهرم مرا طلاق بدهدای کاش...
زن جوان گفت: خیلی پشیمانم؛ اشتباه کردم! خودم نفهمیدم چگونه در دام وسوسههای شیطانی گرفتار شدم و این گونه در دوراهی وحشتناک آبروریزی و طلاق قرارگرفتم.
با دستور ویژه سرهنگ محمد ولیان (رئیس کلانتری نجفی مشهد) بررسیهای تخصصی و قانونی این حادثه تاسف بار، در دایره مددکاری اجتماعی درحالی آغاز شد که تحقیقات پلیس درباره «نوذر» نیز آغاز شد.
نظر شما