توافق با ایران: یکی از سه هدف بزرگ سیاست خارجی ترامپ
گزارش: خاطره میرزا
به گزارش 9 صبح، در حالی که دونالد ترامپ در نوامبر ۲۰۲۴ بار دیگر به کاخ سفید راه یافت، سیاست خارجی او بار دیگر به یکی از محورهای اصلی بحثهای جهانی تبدیل شده است. ترامپ، که شعار "آمریکا اول" را بار دیگر برافراشته، سه هدف بزرگ برای سیاست خارجی خود تعیین کرده است: تقویت روابط با اسرائیل و متحدان خاورمیانه، مقابله با نفوذ چین در آسیا، و دستیابی به توافقی جامع با ایران. این مقاله، بر اساس گزارشها و تحلیلهای منابع داخلی ایران مانند خبرگزاریهای رسمی، اندیشکدههای دیپلماتیک و رسانههای معتبر ایرانی، به بررسی هدف سوم – توافق با ایران – میپردازد. هدف ترامپ نه تنها محدود کردن برنامه هستهای ایران است، بلکه شامل برچیدن کامل آن، کاهش نفوذ منطقهای تهران و بازگرداندن ثبات به خاورمیانه از دیدگاه واشنگتن میشود. این رویکرد، که ترکیبی از فشار اقتصادی و دیپلماسی قاطع است، میتواند پیامدهای عمیقی برای ایران و منطقه داشته باشد.
زمینه تاریخی: از خروج از برجام تا بازگشت ترامپ
دونالد ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود (۲۰۱۷-۲۰۲۱) با خروج از توافق هستهای برجام (۲۰۱۵)، که حاصل مذاکرات طولانی ایران با گروه ۱+۵ بود، سیاست "فشار حداکثری" را علیه تهران آغاز کرد. این سیاست شامل تحریمهای گسترده اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و حتی تهدیدهای نظامی بود. بر اساس گزارشهای داخلی ایران، مانند آنچه در خبرگزاری ایرنا و ایسنا منتشر شده، این اقدامات منجر به افزایش تورم، کاهش صادرات نفت و فشار بر اقتصاد ایران شد، اما نتوانست برنامه هستهای را متوقف کند. در واقع، غنیسازی اورانیوم ایران از ۳.۶۷ درصد در برجام به سطوح بالاتر رسید و سانتریفیوژهای پیشرفتهتری نصب شد.
حالا، در سال ۲۰۲۵، ترامپ با تجربهای بیشتر، هدف خود را نه نابودی کامل رژیم ایران، بلکه "توافق بزرگ" با آن اعلام کرده است. منابع ایرانی مانند روزنامه فرهیختگان و سایت دیپلماسی ایرانی (irdiplomacy.ir) تأکید دارند که ترامپ برجام را "بدترین توافق تاریخ" میدانست، زیرا محدودیتهای موقتی بر برنامه هستهای ایران اعمال میکرد بدون اینکه به مسائل موشکی یا نفوذ منطقهای بپردازد. ترامپ در مصاحبههای اخیر خود با فاکس نیوز، که در رسانههای ایرانی مانند تابناک بازتاب یافته، گفته است: "ایران منابع عظیم نفت و گاز دارد، نیازی به برنامه هستهای ندارد. ما میخواهیم توافقی ببندیم که برنامه هستهای را کاملاً برچیند." این دیدگاه، که از سوی مقامات ایرانی به عنوان "تهدیدآمیز" توصیف شده، نشاندهنده تغییر تاکتیکی ترامپ است: از فشار صرف به سمت مذاکره هدایتشده.
سه هدف بزرگ سیاست خارجی ترامپ و جایگاه توافق با ایران
ترامپ در سخنرانی پیروزی خود در نوامبر ۲۰۲۴، سه اولویت خارجی را اعلام کرد: ۱) صلح ابراهیم و تقویت اسرائیل در برابر تهدیدها؛ ۲) مهار چین از طریق تعرفهها و اتحادهای آسیایی؛ و ۳) حل مسئله ایران برای جلوگیری از "تهدید هستهای" خاورمیانه. بر اساس تحلیل اندیشکده صلح و سیاست بینالملل ایران (peace-ipsc.org)، توافق با ایران نه تنها برای امنیت اسرائیل حیاتی است، بلکه به ترامپ اجازه میدهد بودجه نظامی آمریکا را به سمت مسائل داخلی هدایت کند. منابع داخلی مانند انتخاب آنلاین (entekhab.ir) گزارش میدهند که تیم ترامپ، شامل مارکو روبیو به عنوان وزیر خارجه و پیت هگست به عنوان وزیر دفاع، بر این باور است که ایران "بزرگترین تهدید" برای منافع آمریکا در منطقه است.
در این چارچوب، توافق با ایران به عنوان "هدف بزرگ سوم"، شامل ابعاد چندگانهای است. نخست، برچیدن کامل برنامه هستهای: ترامپ اصرار دارد که ایران نه تنها غنیسازی را متوقف کند، بلکه تأسیسات نطنز و فردو را تخریب یا تبدیل به سایتهای غیرهستهای کند. دوم، محدودیت برنامه موشکی: بر اساس گزارشهای آتلاس دیپلماسی (atlasdiplomacy.com)، ترامپ میخواهد برد موشکهای بالستیک ایران را به کمتر از ۲۰۰۰ کیلومتر محدود کند تا تهدید برای اسرائیل و پایگاههای آمریکایی کاهش یابد. سوم، قطع حمایت از "تروریسم": این شامل توقف کمکهای مالی و نظامی به حزبالله، حماس و حوثیها میشود، که از دیدگاه ترامپ، عامل بیثباتی منطقه است.
ابزارهای فشار: تحریمها و مکانیسم ماشه
دولت ترامپ از روز اول بازگشت، موج جدیدی از تحریمها را فعال کرده است. خبرگزاری فارس و مهر، که منابع داخلی معتبر هستند، گزارش میدهند که تحریمهای جدید علیه صادرات نفت ایران، بانک مرکزی و شرکتهای مرتبط با سپاه پاسداران اعمال شده. ترامپ مکانیسم "ماشه" برجام را – که اجازه بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل را میدهد – به عنوان اهرم فشار استفاده میکند. بر اساس سایت مرکز مطالعات استراتژیک (ascenter.ir)، این تحریمها میتواند درآمد نفتی ایران را از ۵۰ میلیارد دلار به کمتر از ۱۰ میلیارد دلار در سال کاهش دهد، که فشار شدیدی بر اقتصاد وارد میکند.
در داخل ایران، این سیاستها بحثبرانگیز است. برخی مقامات، مانند آنچه در حزب توده ایران (tudehpartyiran.org) نقل شده، آن را "جنگ اقتصادی" میدانند که میتواند به اعتراضات داخلی دامن بزند. اما مقامات رسمی مانند وزارت خارجه، مذاکره را رد نکردهاند و بر "حق غنیسازی صلحآمیز" تأکید دارند. ترامپ، در نامهای به رهبر ایران که در رسانههای ایرانی مانند خبرفوری (khabarfoori.com) لو رفته، پیشنهاد "توافق برد-برد" داده: در ازای برچیدن برنامه هستهای، لغو تحریمها و سرمایهگذاری آمریکایی در انرژی ایران.
اختلافات داخلی در تیم ترامپ: تندروها vs. معتدلها
یکی از جنبههای جالب سیاست ترامپ، اختلافات داخلی تیم اوست. منابع ایرانی مانند یورونیوز پارسی (parsi.euronews.com) گزارش میدهند که گروه تندرو، شامل روبیو و هگست، معتقدند ایران "هرگز" برنامه هستهای را برنمیچیند و باید با گزینه نظامی روبرو شود. آنها پیشنهاد میدهند آمریکا به ایران اجازه غنیسازی محدود (تا ۵ درصد) بدهد تا توافقی امضا شود، اما ترامپ، که به گروه معتدل نزدیکتر است، بر "برچیدن کامل" اصرار دارد. این اختلاف، طبق تحلیل فرارو (fararu.com)، میتواند مذاکرات را پیچیده کند، اما ترامپ را به عنوان "مذاکرهکننده ماهر" نشان میدهد.
در ایران، این اختلافات به عنوان فرصتی برای دیپلماسی دیده میشود. سایت جوان آنلاین (javanonline.ir) میگوید که تهران میتواند از شکافها استفاده کند و با آمریکا مستقیم مذاکره کند، بدون واسطهگری اروپا. با این حال، مقامات ایرانی هشدار میدهند که ترامپ "غیرقابل پیشبینی" است و ممکن است به تهدیدهای نظامی، مانند حمله به تأسیسات هستهای، متوسل شود.
پیامدهای احتمالی توافق برای ایران و منطقه
اگر توافق حاصل شود، پیامدهای آن عظیم خواهد بود. از دیدگاه منابع داخلی مانند ایسنا (isna.ir)، لغو تحریمها میتواند اقتصاد ایران را احیا کند: افزایش صادرات نفت، جذب سرمایهگذاری خارجی و کاهش تورم. اما هزینهها سنگین است: برچیدن برنامه هستهای، که ایران آن را "حق مسلم" میداند، میتواند به عنوان "تسلیم" دیده شود و اعتراضات داخلی را برانگیزد. در سطح منطقهای، توافق میتواند تنش با اسرائیل و عربستان را کاهش دهد و به صلح ابراهیم کمک کند، اما نفوذ ایران در سوریه، عراق و یمن را محدود میکند.
از سوی دیگر، شکست مذاکرات میتواند به تشدید درگیریها منجر شود. ترامپ در توییتهای اخیر خود، که در تابناک بازتاب یافته، هشدار داده: "اگر ایران توافق نکند، عواقب سختی در انتظارش است." منابع ایرانی مانند ایرنا (irna.ir) این را "باجخواهی" میدانند و بر آمادگی نظامی ایران تأکید دارند.
نتیجهگیری: فرصتی برای دیپلماسی یا تهدیدی جدید؟
توافق با ایران، به عنوان یکی از سه هدف بزرگ سیاست خارجی ترامپ، میتواند نقطه عطفی در روابط دو کشور باشد. بر اساس تحلیلهای داخلی ایران، ترامپ به دنبال "معامله قرن" است که نه تنها برنامه هستهای را متوقف کند، بلکه ایران را به عنوان شریک اقتصادی آمریکا درآورد. اما موفقیت آن بستگی به انعطافپذیری دو طرف دارد. تهران، با تأکید بر حفظ حقوق هستهای، میتواند از فشارهای اقتصادی برای مذاکره استفاده کند، در حالی که ترامپ با ابزارهای فشار، به دنبال پیروزی سیاسی است.
در نهایت، این توافق نه تنها برای ایران و آمریکا، بلکه برای ثبات خاورمیانه حیاتی است. منابع داخلی ایران هشدار میدهند که هرگونه توافق باید بر پایه "عدالت" باشد، نه "زورگویی". با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵، جهان منتظر است تا ببیند آیا ترامپ میتواند "هنر معامله" را در برابر ایران به کار گیرد یا خیر.
نظر شما